ولایت مداری آری یا نه؟ از وقتی دولت نهم سر کار اومد موضوعی به نام ولایت مداری بر سر زبان ها افتاد و خیلی از کسانی که به شخص محمود احمدی نژاد رای دادند به خاطر مسائلی بود که این شخص مطرح کرد مثل عدالت ، ولایت ، خط امام و غیره و البته از همون زمان هم کسانی بودند که جلوی دولت نهم ایستادند و به سخنانی هم که آقا در مورد این دولت کرده بود و میکرد توجهی نداشتند و کار خودشون رو میکردند تا اینکه به پایان کار دولت نهم و انتخابات 88 نزدیک شدیم و با ناباوری شاهد بودیم که همه کاندیداها چه اونهایی که جلوی پای دولت ولایت مدار نهم سنگ اندازی میکردند و چه اونهایی که 20 سال احساس تکلیف نکرده بودند ناگهان دم از خط امام زدند و بعضی مواقع هم دم از ولایت مداری میزدند(البته فقط بعضی مواقع) و از این راه خواستند که به قدرت برسند و خوب وقتی که رای نیاوردند خط امام و ولایت مداری و قانون هم یادشون رفت و شد آنچه که همه مطلعید.
بعد از فروکش کردن قضایای فتنه 88 که البته خیلی ها هنوز هم از اون با لفظ فتنه یاد نکردند (در حالی که بار ها در صحبت های امام خامنه ای این سخن را شنیده ایم) فضایی ایجاد شد که همه ولایت مدار شدند! و دولت دهم و مخصوصا شخص آقای رئیس جمهور از ولایت مداری ساقط! در این مطلب قصد دارم به ولایت مداری آقایان و عدم ولایت مداری شخص رئیس جمهور اشاره کنم:
1- بعد از انتخابات 88 و حماسه مردم و البته حماسه دوستان ! رئیس جمهور آقای اسفندیار رحیم مشایی را به عنوان معاون اول خود انتخاب کردند که رهبری طی یک نامه این امر رو به مصلحت ندانستند و البته با یک هفته تاخیر آقای مشایی از سمت خود استعفا دادند و همه دوستان و دشمنان ولایت مدار تا توانستند به رئیس جمهور تاختند که از دایره ولایت خارج شده ای و غیره که با واکنش امام خامنه ای مواجه شد:
«من مىبینم تو همین قضایاى سه چهار روز اخیر باز بعضىها هى میخواهند اختلافها و شکافها را بیشتر کنند؛ ... به کسى نباید بیهوده تهمت زد؛ کسى را نباید به خاطر یک امر، از همهى آن چیزهائى که صلاحیت محسوب میشود، انسان او را نفى بکند. با انصاف باید بود؛ با انصاف باید عمل کرد؛ با انصاف باید حرف زد. خداى متعال در مورد دشمنان میگوید: «و لا یجرمنّکم شنآن قوم على الّا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوى»؛ اگر با کسى دشمنید، این دشمنى موجب نشود که نسبت به او بىانصافى کنید، بىعدالتى کنید؛ حتّى نسبت به دشمن؛ حالا آن که دشمن هم نیست. بىعدالتىها را همه کنار بگذارند؛ بىانصافىها را همه کنار بگذارند؛
... در دورانهاى مختلف هر جائى که این اختلاف سلیقهها و اختلاف برداشتها با هواى نفس انسان مخلوط شد، کار خراب میشود. هواى نفس را باید خیلى ملاحظه کرد. به خودمان در فریب خوردن از هواى نفس سوءظن داشته باشیم. نگاه کنیم ببینیم کجا نفس است و هوىهاى نفسانى ماست؛ کجا نه، واقعاً احساس تکلیف است؛ و در احساس تکلیف هم دقت بکنیم که قدم از دایرهى تکلیف آنطرفتر نباید گذاشت؛ زیادهروى نباید کرد. آن وقت لطف خدا با ماست.» (88/5/3)
2- آقای مشایی طی سخنانی گفت که « ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است. هیچ ملتی در دنیا دشمن ما نیست؛ این افتخار است. البته ما دشمن داریم و ناجوانمردانهترین دشمنیها در دنیا به ملت ایران صورت میگیرد. ما مردم آمریکا را از برترین ملتهای دنیا می دانیم.» که با واکنشهای زیادی مواجه شد و اگر همین الان هم جستجویی در اینترنت انجام بدید خواهید دید که چه مقدار مطلب در این مورد گفته شد و خیلی از کسانی که به دولت خرده میکرفتند که چرا اینقدر در مورد اسراییل صحبت میکند موضع گرفتند که چرا ملت اسراییل دوست خطاب شدند که البته حرف صحیحی بود ولی آیا نیتش هم صحیح بود؟ که این امر نیز با واکنش امام خامنه ای مواجه شد:« این حرف خطائى بود، حرف درستى نبود. این را نباید وسیلهى التهاب قرار داد. من خواهش میکنم از همه، اینجور مسائل کوچک و مسائل جزئى را - حرفى که بر زبان کسى جارى میشود؛ مطلبى گفته میشود - وسیلهاى قرار ندهند براى اینکه مدتى جریانسازى و مسئلهآفرینى در سرتاسر کشور بشود؛ یک عده مخالف، یک عده موافق، سر قضیهاى پوچ. موضع نظام هم معلوم است. تمام شد.» (30/6/87)
تقریبا 3 سال از این قضیه میگذرد و بعد از آن هم آقای مشایی از این اظهار نظر ابراز برائت کردند ولی تاکنون هم مدعیان ولایت یکی از مسائلی که مطرح میکنند مساله چرایی این حرف است. آیا ولایت مداری یعنی این؟ 3- اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت مسائلی پیش آمد پیرامون وزارت اطلاعات که با استعفای آقای مصلحی همراه شد و با دستور رهبری ایشون قرار شد سر کارشون برگردند و البته غیبت 11 روزه رئیس جمهور. که باز هم ولایت مداران تازه به ولایت رسیده تا تونستند به دولت و شخص رئیس جمهور و شخص آقای مشایی تاختند و تاختند که باز هم با واکنش مقام عظمای ولایت مواجه شد:« شما ببینید در همین پنج شش روز گذشته سر یک قضیهاى که آنچنان هم از اهمیت بالائى برخوردار نبود - سر مسئلهى اطلاعات و امثال اینها - چه جنجالى در دنیا راه انداختند. تحلیلها را بردند به این سمت که بله، در داخل نظام جمهورى اسلامى شکاف ایجاد شده است، حاکمیت دوگانه شده است، رئیس جمهور حرف رهبرى را گوش نکرده است! دستگاههاى تبلیغاتىِ خودشان را از این حرفهاى سست و بىپایه پر کردند. ببینید چطور منتظر بهانهاند. ببینید چطور مثل گرگ در کمین نشستهاند که یک بهانهاى پیدا کنند، هر جور میتوانند، حمله کنند. میدانند که دولت مشغول تلاش و فعالیت و خدمت است. خب، واقعاً در کشور دارد خدمت انجام میگیرد. هر جا خدمت باشد، هم مردم طرفدار هستند، هم رهبرى طرفدار است. ما که راجع به شخص قضاوت نمیکنیم؛ ما کار را، خط را، جهتگیرى را ملاک و معیار قرار میدهیم. آنجائى که کار و خدمت و تلاش هست، حمایت ما هست، حمایت مردم هست. و بحمداللَّه امروز کار دارد انجام میگیرد. مسئولین دولتى هم حقاً و انصافاً دارند تلاش میکنند؛ هم اعضاى دولت، هم بخصوص خود رئیس جمهور. اینها شب و روز ندارند؛ من مىبینم، من از نزدیک شاهدم. اینها دائم مشغول کارند، مشغول خدمت و تلاشند. خب، اینها براى کشور خیلى باارزش است. بندهى حقیر هم طبق اصول بنا ندارم در کارها و تصمیمهاى دولت وارد شوم. خب، مسئولیتها در قانون اساسى مشخص است؛ هر کس مسئولیتى دارد؛ مگر آنجائى که احساس کنم یک مصلحتى دارد تفویت میشود؛ مثل اینکه در همین قضیهى اخیر اینجورى بود؛ انسان احساس میکند یک مصلحت بزرگى دارد مورد غفلت قرار میگیرد، تفویت میشود؛ خب، انسان وارد میشود که جلوى این تفویت مصلحت را بگیرد. این، مسئلهى مهمى نیست، نظائرش هم اتفاق مىافتد؛ اما مخالفین، دشمنان بیرونى، تریبوندارهاى بینالمللى، بوقهاى تبلیغاتى، از همین مسئله استفاده میکنند براى اینکه فضاى تبلیغاتى را شلوغ کنند.» کاری به اینکه حرکت رئیس جمهور درست بود یا غلط ندارم مهم اینه که رهبری فرمودند « قضیهاى که آنچنان هم از اهمیت بالائى برخوردار نبود» اما هو و جنجالهایی بوجود اومد که کم و بیش تا الان هم ادامه داره. قضاوت با خودتون.
4- از اواخر سال 89 و اوایل سال 90 از طرف برخی ولایت مداران بالفطره! اصطلاحی بوجود آمد به اسم «جریان انحرافی» و هرجا نشستند و برخاستند این حرف لقلقه زبانشان بود و هست و منظور هم که حتما میدانید آقای مشایی و دارو دسته شان بود (و هست) که در جاهای مختلف هم گفتند که این جریان خطرناکترین جریان در طول تاریخ اسلام است و از فتنه 88 خطرناک تر است و ... . مجلس محترم در قضیه انتخاب وزیر ورزش با هوشمندی تمام تنها دلیلشان برای رای ندادن به آقای سجادی احتمال ارتباط ایشان با جریان انحرافی و عدم برائت ایشون از این جریان بود. روزنامه هایی که در طول فتنه 88 حتی یکبار هم از لفظ فتنه استفاده نکردند و آقایانی که هنوز هم آن جریانات را با وجود تاکیدات فراوان رهبری فتنه نخوانده اند و حتی سخنان رئیس جمهور در مناظره با موسوی را باعث آن جریانات دانستند اکنون در مقابل جریان انحرافی قد علم کرده اند که واویلا اسلام و نظام در خطر است. اما باز هم هوشمندی امام خامنه ای برای دوستداران ولایت و البته دولت ولایی دهم که در این مدت با هجمه های فراوان راست و چپ سردرگم شه بودند راه گشا شد:« یک مسئله این است که اگر یک کسى یک حرف غلطى زد، آیا کسى باید به او جواب بدهد یا نه؟ خب، بله معلوم است. جواب دادن به حرف غلط، شیوهى خودش را دارد، راه خودش را دارد، کار خاص خودش است. یک وقت هست که حالا که کسى یک حرف غلطى زد، ما بیائیم مثلاً صدجا این حرف غلط را تابلو کنیم، شعار کنیم که آقا، فلانى این حرف غلط را زد، تا همه بدانند. این است که اشتباه است، خطاست. من با حرکت روشنگرانه از سوى هر کسى، از سوى هر نهادى، هیچ مخالفتى ندارم، بلکه علاقهمندم و معتقدم به مسئلهى تبیین. اما این معنایش این نیست که ما به اختلافات درونى، هى دامن بزنیم. مراقب باشید. این را همه باید مراقب باشند؛ در جریانهاى سیاسى، در جریانهاى گوناگون فکرى و سلیقهاى مطلقاً مشتعل کردن فضا مناسب نیست.» در این مورد البته توصیه می کنم این مطلب را مشاهده کنید که خیلی خوب این مساله را بازگو کرده است : جریان انحرافی یا «اختلاف عقیده و نظر + حرف غلط»؟
در هر حال برای بنده و دوستداران ولایت ثابت شده که جریانی به اسم جریان انحرافی وجود خارجی ندارد اگر از این لحظه به بعد کسی از این لفظ استفاده کند باید او را از حیطه ولایت مداران واقعی خارج دانست. البته مطمئنا این روش همچنان از سوی ماهیگیران متخصص در آب گل آلود مشاهده خواهد شد که ان شاالله با توجه دوستان این قضیه هم تمام خواهد شد.
البته با نزدیکتر شدن به انتخابات مجلس همچنان از این دست مسائل مشاهده خواهد شد که متاسفانه این از خصائص انتخابات است و امیدوارم که دوستان کسانی را به مجلس بفرستند که در حزب ولایت باشند نه در حزب باد.
مطالب مرتبطی که احساس میکنم خوندشون در روشن شدن مطلب موثر خواهد بود:
تکذیب مصاحبه آیتالله مصباح با خبرگزاری مهر
کلیدواژه جریان انحرافی ، لقلقه زبان کیست؟
مختار را کشتند احمدی نژاد را دریابیم!
پ.ن 1: ممنون که با حوصله این مطلب را خوندید. اگر نظری دارید حتما در بخش نظرات اعلام کنید.
پ.ن 2: این مطلب رو اگر مناسب دیدید در سایت یا وبلاگ خودتون قرار بدید و سعی کنید دیگران رو نسبت به این قضیه مطلع کنید.
پ.ن 3: حرفهای زیاد دیگه ای برا گفتن دارم اما از حوصله این مطلب خارج ولی اگر احتیاج دیدم حتما خواهم نوشت (ان شاالله) http://montaghem630.parsiblog.com/ |
|